فرصتها و چالش های شهر شدن روستای مزرج
در دو دهه گذشته تغییر در قوانین تقسیمات کشوری در خصوص شناخت شهر ، سبب تبدیل بسیاری از روستاهای کشور به شهر شده است به گونه ای که تعداد شهرهای کشور از ۵۲۰ شهر در پایان سال ۱۳۷۰ به بیش از ۱۱۵۰ شهر تا پایان سال ۱۳۹۰ افزایش یافته و این مساله امروزه به عنوان یکی از چالش های اساسی مدیریت سیاسی سرزمین ایران تبدیل شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که تبدیل روستا به شهر دارای جنبه های مثبتی همچون افزایش و بهبود کارکرد های خدماتی و ایجاد برخی فرصت های شغلی بویژه در بخش های اداری و خدماتی بوده و در تثبیت جمعیت در مناطق روستایی و جلوگیری از مهاجرت های روستا – شهری تا حدودی موثر بوده است ضمن اینکه دارای برخی جنبه های منفی نظیر از بین رفتن اراضی کشاورزی اطراف این شهرها و رواج سوداگرای زمین و خارج شدن زمین های کشاورزی از چرخة تولید به طمع فروش زمین به قیمت بالاتر و ایجاد دوگانگی و بی هویتی در جامعه روستایی و وضعیت نه شهری و نه روستایی بودن بوده است. (انجمن ژئوپلیتیک ایران، ۱۳۹۱)
تمایل به زندگی شهری ازسوی اهالی سکونتگاه بزرگ مزرج درسالهای اخیر به حدی است که تبدیل روستا به شهرآرزوی بسیاری از ما شده است. و تحقق این مساله به حدی مهم است که باعث شده همواره موضوع تبدیل روستاها به شهر، به عنوان یکی از شعارهای اصلی کاندیداها در انتخابات مختلف مطرح شود. آیا از مزایا و معایب آن اگاهی داریم؟
روند شتابان ارتقای روستاها به شهر در ایران با تقاضاهای گستردة مردم در جهت بهبود وضع زندگی و برخورداری از امکانات و خدمات بهتر، شکل گرفته است (زیرا زندگی در بسیاری از روستاهای کشور با مشکل کمبود درآمد، بیکاری و پایین بودن سطح رفاه همراه است).
در اینجا این سوال پیش می آید که ارتقای روستاهایی که به شهرتبدیل شده اند تا چه حد به بهبود کیفیت و استانداردهای زندگی در این سکونتگاه ها انجامیده است؟
با بررسیهایی که حقیر انجام دادم؛ در خصوص تأثیرات این ارتقا بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان محلی روستاهای تازه شهر شده، تحقیقات مشخصی نیافتم، بجز یک مورد که بر روی روستاهای ارتقاء یافته “فیروزآباد” در استان لرستان و “صاحب” درکردستان توسط دکتر محمد رضا رضوانی و همکاران، صورت گرفته است. که خلاصه تاثیر شهر شدن بر آنها را ذیلا جهت استحضار عزیزان مزرجی درج می نمایم.
بر اساس این تحقیق به منظور ارزیابی نقش ارتقای روستاها به شهر در بهبود کیفیت زندگی مردم با استفاده از شاخص های ذهنی، سطوح رضایت در قلمروهای ده گانة کیفیت محیط، مسکن، آموزش، سلامت، به زیستی فردی، مشارکت، تفریح و اوقات فراغت، اطلاعات و ارتباطات، کار و درآمد و ثروت مورد بررسی قرار گرفته است.
-در شهر صاحب؛ بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵، رشد جمعیت در دوره ۸۵-۷۵ افزایش یافته و به ۱ر۴ درصد رسیده، جمعیت و نسبت جنسی افزایش یافته، بعد خانوار کاهش و درصد آموزش افراد بالای ۶ سال نیز ارتقاء یافته است. در این دوره از تعداد زنان شاغل کاسته شده و در اثر رشد درصد اشتغال، نرخ بیکاری هم اندکی کاهش نشان می هد، میزان تولیدات صنایع دستی (قالیبافی به علت رو آوردن دختران و زنان به تحصیل) به شدت پایین آمده و از مشاغل دامداری نیز کاسته شده است.
-در شهر فیروزآباد؛ نیز نرخ رشد جمعیت به ۷۸ر۱ درصد رسیده و بعد خانوار کاهش، جمعیت و نسبت جنسی نیز افزایش یافته، سطح سواد بطور چشمگیری افزایش نشان می دهد.
-در هر دو شهر پاکیزگی محیط زندگی و بهبود نظافت شهر از بارزترین نتایج ارتقاء سکونتگاهشان بوده و هر دو ارتقاء کیفیت آب آشامیدنی را بیان کرده اند.
-در هر دو شهر، مردم اظهار کرده اند که تجهیزات و امکانات مسکنشان از قبیل حمام و دستشویی بهداشتی بهبود چشم گیری داشته و نظارت بر ساخت وساز را نیز در مقایسه با گذشته بسیار خوب ومؤثر توصیف کرده اند.
-در فیروزآباد در امکانات آموزشی تغییری ایجاد نشده لکن کیفیت آموزشی امیدوار کننده است.
-در شهر صاحب نیمی از جمعیت اعتقاد دارند که کیفیت آموزشی بهتر شده است. در هر دو شهر ۷۵ درصد مردم اعتقاد دارند که هیچگونه بهبودی در دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی ایجاد نشده است.
-مردم هر دو شهر تغییرات جدی و مثبتی را در امید به آینده بیان کرده اند.
عده ای معتقد هستند که تبدیل روستا به شهر بدون ایجاد زیرساختهای و ملزومات شهری نه تنها مشکلات مردم مزرج را حل نمی کند بلکه بر آنها نیز میافزاید. اگر امروز زندگی در مزرج آسان است، فردا باید برای هر قدم که برمی داریم هزینه زندگی شهری را بپردازیم بدون آنکه از حداقل امکانات زندگی شهری بهره مند باشیم. (از نظرات مردم مزرج، مندرج در تلگرام)
گرچه روند رو به رشد و توسعه در بخشهای مختلف کشور امری بعید و دور از انتظار نیست، اما وقتی به قصه تلخ تبدیل روستاهای کشور به شهر و ماندگاری آنها در جایگاه روستا میرسیم، بیشتر با ماهیت روستا شهری مناطقی روبرو میشویم که امروز باید در کنار تمام کمبودها و مشکلات فراروی خود، عنوان بزرگ و سنگین شهر را نیز یدک بکشند.
برای نمونه به نقل سخنان مردم چند روستا که پس از شهر شدن که با خبرگزاری مهر گفتگو و مصاحبه کرده اند می پردازیم:
داود آباد یکی از این شهرهای تازه تأسیس استان مرکزی است که با وجود تبدیل شدن به شهر، امروز در ماهیت بین شهری و روستایی خود بلاتکلیف است روستا شهری که از یک سو بافت روستایی خود را حفظ کرده و از سوی دیگر نام شهر را یدک میکشد بدون آنکه مردمش از زیرساختهای شهری مناسب و یا امکانات یک زندگی شهری برخوردار باشند.
یکی از جوانان این شهر در گفت و گو با خبرنگار مهر اعلام کرده: که خبر تبدیل داودآباد به شهر به همان میزان که در روزهای اول دل مردم این منطقه را به امید رهایی از مشکلات پیش رو شاد کرد، دست و پا زدنش در منجلاب بلاتکلیفی شهری و روستایی کام همگان را تلخ کرده است.
خنداب یکی دیگر از روستاهای استان مرکزی بوده که با وجود گذشت سالهای بسیار که در زمره شهرهای استان قرار گرفته و اکنون مرکز شهرستان خنداب است، نتوانسته نمایندگی تمام دستگاههای اجرایی را در خود جای دهد.
یکی از اهالی خنداب می گوید: وقتی مردم شهری مثل خنداب برای کوچکترین کار خود از خدمات درمانی گرفته تا کارهای اداری، باید مسافت بین خنداب تا اراک را طی کنند، تبدیل آن روستا به شهر تنها تحمیل هزینههای زندگی شهری بر مردمی است که هنوز قوت اصلیشان از محل فعالیتهای کشاورزی تأمین میشود.
ساروق نیز یکی از شهرهای تازه تأسیس در استان مرکزی است، شهری که به اعتقاد مردمش تنها ارمغان تبدیل آن به شهر تابلوی آهنین خوشامدگویی ورودی شهر است.
یکی از شهروندان این شهر تازه تأسیس گفته که: انتظار میرفت با تبدیل ساروق به شهر با توجه به ظرفیتهای این شهر شاهد احیای صنعت فرش بافی در آن و یا توسعه بخش گردشگری به واسطه وجود امامزاده ۷۲ تن ساروق باشیم که متاسفانه هیچ یک محقق نشد.
این شهروند ساروقی ادامه میدهد: تبدیل روستاهای ما به شهر حکایت دکمهای را دارد که قرار است برایش کتی دوخته شود.
اهالی روستای کارچان در نزدیکی اراک نیز امروز دل خوشی از تبدیل روستایشان به شهر ندارند و سوغات این تغییر را مشکلات لاینحل فراروی مردمی میدانند که تکلیفشان معلوم نیست شهری هستند یا روستایی!
کریم احمدی یکی از اهالی این شهر تازه تأسیس میگوید: شهرهای تازه تأسیس وعده بزرگی بود که کاندیداهای انتخابات به مردم روستاها دادند بدون آن که فکر کنند زیرساختهای این وعده چطور باید تأمین و فراهم شود.
وی افزود: کاندیداهای انتخابات آتی خواهشا” روند تغییر تابلوی روستاها به شهر را فراموش کنند و به جای تبدیل مناطق روستایی به شهر کمی به فکر توسعه روستاها در همان قالب روستا باشند چرا که مردم این مناطق با بافت روستایی بهتر میتوانند کنار بیایند تا بافت روستاشهرهایی که همه را سردرگم کرده است.
معاون امور بازسازی و مسکن روستایی بنیاد مسکن با بیان اینکه تبدیل روستا به شهر یک بدبختی بزرگ برای روستائیان است، تصریح کرد: در حال حاضر اعتبارات بهتری در بخشهای مختلف برای روستائیان به نسبت شهرنشینان داریم که با تبدیل ظاهری روستا به شهر، در واقع این افراد از اعتبارت محروم میشوند، این در حالی است که متاسفانه روستائیان بدون اطلاع از تبعات شهرنشینی از تبدیل روستا به شهر استقبال میکنند.
نتیجه گیری:
با توجه به مطالب فوق باید اعلام نمایم که یکی از مسیرهای ترقی روستا، مسیر ارتقاء آن به شهر است که حقیر به آن، مرحله گذر می گویم، آنچه که پس از شهر شدن مهم و قابل توجه است؛ مدیریت اصولی و دلسوزانه مسئولین شهر، بدون توجه به جناح بندی و قوم گرایی است، نتیجه چنین سوء مدیریتی در شهرهای دور و نزدیک دیده می شود که به عدم رشد و توسعه و درجا زدن شهر منجر شده است. اگر این مرحله بدون در نظر گرفتن نفع فردی و جناحی، با برنامه ریزی و مدیریت دست اندکاران؛ اعم از شورا ها و دهیار (شهردار) و سایر مدیران ادارات، افراد دلسوز و متخصص و مشارکت مردم همراه باشد، مسیر ترقی با سرعت طی می گردد.
باید از تهدیدات و نارسائیهای پیش آمده در شهرهای جدید (روستاهای ارتقاء یافته) تجربه و درس بگیریم و آنها را به فرصت تبدیل نمائیم و تا مادامی که ترس از چنین و چنان شدن و … داشته باشیم نمی توانیم جامعه ای پویا و دارای رشد از ابعاد مختلف یا بعبارت دیگر توسعه یافته داشته باشیم. تذکر مهمی که باید عنوان نمایم این است که: بدست آوردن هر چیزی مخصوصا توسعه هزینه هایی دارد که باید در یک مقطعی آن را بپردازیم. اگر میتوانیم، پا پیش بگذاریم و اگر مرد میدان نیستیم عرصه را خالی کنیم و تا ابد افکارمان را محصور نموده و به اقدامات کوچک بیاندیشیم، که نتیجه تفکر و تلاش محدود، حاصل کوچک است و نتیجه دور اندیشی و برنامه ریزی و تلاش زیاد و مستمر، محصولی بی خطر و مطمئن و زیادی را به جامعه ارمغان خواهد داد.
بیاییم دست به دست هم بدهیم و از خصلتهای ناپسند و فرد گرایی و حسادت و … بپرهیزیم و چه در قالب روستا و یا شهر به جامعه مزرج بیاندیشیم.
از منظر وحی، بین خدمت به مردم و محبوبیت نزد خداوند، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و همین گونه است میان توجه به مردم و ایمنی از عذاب خداوند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: مردم، خانواده خدا هستند و محبوب ترین انسان ها نزد خدا، کسانی هستند که به خانواده خدا نفع وسود برسانند. (hawzah.net) پایان .
تهیده کننده: دکتر حیدرقلی حیدری مزرجی
درود آقای دکتر مطالب بررسی ها و کارشناسی ها شما واقعا عالی بوده و نتیجه کار جهت رفع موانع مشکلات همان بوده که فرمودید حالا که امروز مزرج در تقسیمات کشوری به شهر تبدیل شده باید آنچه توجه باید قرار گیرد شایسته سالاری ها در انتخاب ها باشد تا اوضاع کمبود ها همراه خیلی موارد اجتماعی فرهنگی ،اقتصادی و ساختارانتظارت حتی در خانواده ها با فرهنگ رسوم ارتقا پیدا کند نه آنچه تکراری بودند یا تقلید کردند مدیریت شهری بدون مطالعه کارشناسی که این نوع اقدامات گاها منجر به شکست مدیریت شهری شده به علت دوری از واقعیت های محیطی مشابه نقاط دیگر .